آرام گرفته
در کنارت جانم
آقای عزیز
بر درت مهمانم
من را سر
سفره ات نشاندی اما
از دیدن تو
سیر نشد چشمانم
*
بعد از
نماز صبح چه حالی ست در حرم
آقا چقدر جای
تو خالی ست در حرم
زیبایی
تلالوی خورشید توی حوض
باور
نکردنی ست ، خیالی ست در حرم
*
هی تکه تکه
آینه هی قطره قطره اشک
حال دل
شکسته چه عالی ست در حرم
دل را چه
می شود که چنین شاد و غمزده ست؟
این جمله
ها همیشه سوالی ست در حرم
این پلک
های نم زده این چشم های خیس
مانند
ابرهای شمالی ست در حرم
.
.
.
حالا عجیب
عطر تو را می شود شنید
جای شما
کدام حوالی ست در حرم؟